مُری تنها یک ایستگاه خوشآبوهوای کوهستانی در ایالت پنجاب پاکستان نیست؛ بلکه موزهای زنده از تاریخ استعمار بریتانیا است؛ جایی که هر خیابان سنگفرششده و هر منارهٔ کلیسا داستانی از دوران راج بریتانیا روایت میکند. نسلهای بسیاری در امتداد مالرود قدم زدهاند، معماری گوتیک کلیساها را ستودهاند و به سلسلهجبال پیرپنجال نگریستهاند، بیآنکه بدانند این شهر چه پیشینهٔ ژرفی در خود پنهان دارد.
در این گزارش تحلیلی ـ تاریخی، روند شکلگیری مُری از زندگی قبیلهای پیش از ورود بریتانیا تا تأسیس سناتوریوم نظامی، شورش سال ۱۸۵۷، دوران پایتخت تابستانی پنجاب، و تبدیل آن به قطب گردشگری پاکستان بررسی می شود.
خاستگاهها و کشف مُری)۱۸۵۰–۱۸۴۷(
سفر مأموریتی ماژور جیمز ابِت(۱۸۴۷)
در سال ۱۸۴۷، ماژور جیمز ابِت، افسر ارتش بریتانیا، برای ارزیابی مناطق مرتفع مناسب جهت استقرار نیروها و مراکز استراحت نظامیان، به نواحی کوهستانی پنجاب اعزام شد. بررسیهای او او را به دامنههای پیرپنجال رساند؛ جایی که هوای خنک آن در مقایسه با دشتهای داغ هند بریتانیایی، شرایط مطلوبی برای نقاهت نیروها فراهم میکرد. گزارشهای او مقدمهای بود بر تأسیس رسمی مُری چند سال بعد.
ریشهشناسی نام «مَرهی» (جای بلند)
نام «مُری» احتمالاً از واژهٔ محلی «مَرهی» بهمعنای «جای بلند» یا «پشتهٔ مرتفع» گرفته شده است. این نامگذاری با موقعیت طبیعی منطقه تناسب دارد؛ چرا که مُری در ارتفاعی حدود ۲۲۹۱ متر از سطح دریا قرار گرفته و اقلیم مطبوع آن این ناحیه را به پناهگاهی تابستانی برای مأموران بریتانیا بدل کرد.
سکونت پیش از دوران بریتانیا و قلمرو قبیلهٔ دُهند عباسی
پیش از ورود بریتانیا، این منطقه سکونتگاه قبیلهٔ دُهند عباسی بود؛ جامعهای سختکوش و مستقل که روستاهای کوچک آن بر دامنههای سرسبز گسترش داشت. اقتصاد آنان بر کشاورزی معیشتی، دامداری و تجارت مسیرهای میان کشمیر و پنجاب استوار بود. همین پیوند عمیق با زمین، بعدها آنان را به یکی از نیروهای فعال مقاومت در برابر استعمار در سال ۱۸۵۷ تبدیل کرد.
ایجاد مجموعهٔ استعماری بریتانیا (۱۸۵۷–۱۸۵۱)
دیدگاه سِر هنری لارنس برای تأسیس ایستگاه تندرستی
در سال ۱۸۵۱، سِر هنری لارنس، مقیمِ بریتانیا در پنجاب، پیشنهاد تأسیس یک ایستگاه دائمی برای استراحت و درمان نیروهای نظامی را مطرح کرد. هدف او ایجاد شهری اروپایینشین در ارتفاعات بود تا مأموران از گرمای طاقتفرسای تابستان هند در امان بمانند.
ساختوسازهای آغازین در «سَنیبَنک» (۱۸۵۳)
در سال ۱۸۵۳، عملیات ساختوساز در منطقهٔ «سَنیبَنک» آغاز شد. در این مرحله، ساختمانهای اداری، اقامتگاه افسران، سربازخانهها و سناتوریوم پزشکی با استفاده از سنگ و چوب محلی بنا شد. نقشهٔ شهر بر الگوی شهرهای اروپایی تنظیم بود: خیابانهای منظم، کلیسای مرکزی، و محلهٔ اختصاصی اروپاییان.
ساختمانهای مهم اولیه (۱۸۵۷–۱۸۵۳):
- باشگاه افسران: مرکز اجتماعی نیروهای استعماری
- سربازخانهها: محل اقامت نیروهای مستقر
- سناتوریوم پزشکی: مرکز درمان بیماریهای گرمسیری
کلیسای ترینیتی مقدس و شکلگیری مالرود
کلیسای «هولی ترینیتی»، که در می ۱۸۵۷ تکمیل شد، قلب معماری استعماری مُری بود. این بنای نئوگوتیک با قوسهای نوکتیز، شیشههای رنگین، و برج ناقوس خود، هویت بصری مُری را تثبیت کرد.
در همین دوره، مالرود بهعنوان شریان اجتماعی و تجاری شهر شکل گرفت؛ خیابانی پر از مغازهها، نانواییها و کافههایی که جامعهٔ اروپایینشین از آن استفاده میکرد.
شورش مُری و مقاومت محلی (۱۸۵۷)
مقاومت مسلحانهٔ قبایل محلی
با اوجگیری شورش ۱۸۵۷ در شمال هند، مُری نیز بینصیب نماند. قبایل منطقه، از جمله بخشهایی از دُهند عباسی، در برابر نفوذ فزایندهٔ استعمار مقاومت کردند. درگیریها مسیرهای تدارکاتی میان دشت و کوهستان را مختل ساخت و پادگان کوچک شهر در وضعیتی حساس قرار گرفت.
پیوند شورش مُری با قیام هزاره
یورشهای مختلف در امتداد کمربند هزاره، پُستهای بریتانیایی را هدف قرار داد. بر اساس گزارشهای رسمی، قبایل با تکیه بر دانش محیطی خود، خطوط ارتباطی بریتانیا را مکرراً به چالش کشیدند.
پاسخ نظامی بریتانیا و پیامدها
بریتانیا با استقرار نیروهای بیشتر، گشتهای شدیدتر و استحکامسازی راهها، شورش را مهار کرد. این رویداد منجر به تغییر سیاستها شد:
تغییرات پس از ۱۸۵۷
- گشتهای گستردهتر
- کنترل شدید رفتوآمد
- توسعهٔ سریعتر زیرساختها
- عمران شتابگرفتهٔ شهر
نتیجهٔ بلندمدت آن، چینش نظامیشدهٔ معابر مُری بود؛ الگویی که امروز نیز در بافت شهر قابل مشاهده است.
دوران پایتخت تابستانی و عصر طلایی (۱۸۷۶–۱۸۷۳)
مقرّ تابستانی دولت پنجاب
در اوایل دههٔ ۱۸۷۰، مُری به مرکز اداری تابستانی دولت پنجاب تبدیل شد. این تصمیم موج تازهای از ساختوسازها را رقم زد: دفاتر، اقامتگاههای دولتی و ویلاهای لوکس در دامنههای منتهی به مالرود شکل گرفتند.
اتصال ریلی و دسترسی آسانتر
هرچند خط آهن تا قله نمیرسید، اما ارتباط ریلی با راولپندی و راههای مالرو، سفر را آسانتر کرد و موجی از مهاجرت فصلی را بهوجود آورد؛ چنانکه جمعیت تابستانی گاه چند برابر زمستان میشد.
زندگی اجتماعی اروپایی
باشگاههای اجتماعی، کتابخانهها، مسابقات کریکت، و موسیقی، فرهنگ اجتماعی مُری را شکل میدادند. مالرود محل گردش عصرگاهی بود. مدارس شبانهروزی در ناحیهٔ «غوراگالی» پدید آمدند که بعدها با تاریخ کالج لارنس گره خوردند.
انتقال مرکزیت به شیملا و تغییر کارکرد مُری
با اوجگیری شیملا، مُری نقش دوگانه یافت: بخشی پادگان، بخشی تفریحگاه تابستانی. همین امر، جذابیت زیباشناختی آن را حفظ کرد و از گسترش بیشازحد اداری جلوگیری نمود.
معماری استعماری و بناهای تاریخی
سبکهای تودور-بثن و نئوگوتیک
نمای مُری نمونهٔ کمنظیری از معماری ویکتوریایی است:
ویژگیهای معماری
- تودور-بثن: سقفهای شیبدار، دودکشهای بلند، چوببریهای تزئینی
- نئوگوتیک: قوسهای نوکتیز، پنجرههای باریک، پشتبندهای سنگی
- مصالح: سنگ محلی، چوب، ملات آهکی، آهن کارشده
کلیسای هولیترینیتی: شاهکار گوتیک مُری
این کلیسا با برج شاخص خود از دور قابل مشاهده است. کتیبههای یادبود، شیشههای رنگین، و قبور اطراف کلیسا اسناد ارزشمند حضور چند نسل اروپایی در این شهر هستند.
کالج لارنس: میراث آموزشی استعمار
تأسیسشده در دههٔ ۱۸۶۰، این کالج ترکیبی از معماری کوهستانی و نظام آموزشی استعماری است. سقفهای بلند، رواقهای عمیق، و سنگتراشیهای مقاوم آن را ماندگار کرده است.
ساختمان پستخانهٔ مرکزی و معماری تجاری
پستخانه و بازارهای اطراف مالرود، خدماترسانی به شهر فصلی مُری را بر عهده داشتند. تصاویر تاریخی این بناها در آرشیوهای بریتانیا ثبت شده است.
هتل سسیل و اقامتگاههای مسکونی استعمار
هتل «سسیل»، با ایوانهای وسیع و چشماندازهای پانورامیک، محل اقامت افسران و میهمانان بلندپایه بود. بسیاری از ویلاهای مسکونی مُری هنوز شمایل سنگی و چوبی دوران استعماری خود را حفظ کردهاند.
دگرگونی دورهٔ پس از استقلال (تا امروز)
گذار به یک ایستگاه کوهستانی پاکستانی
پس از ۱۹۴۷، مُری از پناهگاه استعماری به سرمایهٔ گردشگری ملی تبدیل شد. بخشهای نظامی باقی ماند، اما مناطق مختص اروپاییان اکنون برای عموم قابل استفاده شدند.
گسترش گردشگری و زیرساختها
در دهههای بعد، موج هتلسازی، گسترش بازارها، و بهبود راهها، مُری را به شلوغترین مقصد پاکستان تبدیل کرد. اتصال آن با پتریاتا، نتهیاگالی و ایوبیه، جریان گردشگری شمال پاکستان را تقویت نمود.
چالشهای حفظ میراث
ساختوساز بیرویه، محیطزیست را تهدید کرده و بسیاری از بناهای تاریخی بدون مرمت علمی تغییر کاربری یافتهاند. بااینحال، سازمانهای میراث فرهنگی برای حفاظت از کلیسای ترینیتی، کالج لارنس و پستخانه اقداماتی انجام دادهاند.
پروژههای توسعهٔ نوین و موازنهٔ میراث
برنامهٔ توسعهٔ مُری ۲۰۲۵ شامل پیادهراهسازی بخشی از مالرود، کُدهای سختگیرانهٔ معماری، و مسیرهای گردشگری میراثی است تا فرایند توسعه با حفظ تاریخ همراه شود.
اهمیت تاریخی مُری در چشمانداز منطقهای
نقش در راهبرد امپراتوری بریتانیا
مُری تنها محل تفریح نبود؛ قرارگاهی استراتژیک برای نظارت بر کشمیر و هزاره محسوب میشد و ساختار پادگانی آن این نقش را تقویت میکرد.
تبادل فرهنگی و جامعهٔ استعماری
معماری، آموزش و آداب اجتماعی بریتانیا با فرهنگ محلی درآمیخت و اقتصاد منطقه را تحتتأثیر قرار داد. نقش کالج لارنس در تربیت نخبگان منطقه چشمگیر است.
تأثیر بر الگوهای توسعهٔ منطقهای
موفقیت مُری الگوی توسعهٔ ایستگاههای کوهستانی دیگر در شبهقاره را شکل داد.
میراث مُری در گردشگری مدرن پاکستان
امروز مُری نمونهٔ پیشروی گردشگری کوهستانی در پاکستان است؛ مکانی که ترکیب میراث استعماری، طبیعت کوهستانی و توسعهٔ نوین را بهنمایش میگذارد.
نظر شما